دلتون میخواد حقوق مساوی داشته باشید؟ خیلی عالیه. از اینکه از بالا به شما نگاه میکنند دلگیرید؟ حق دارید. برای رسیدن به وضعیتی بهتر تظاهرات٬ کمپین٬ سخنرانی و مقاله و فعالیت مدنی و ... خیلی خوبه. ولی یه راه دیگه هم هست: همهی این گردنکلفتهای امروز٬ یه روزی توی دامن شما بودن٬ پستونک میک میزدن و روزی شیشبار به خودشون میشاشیدن.
اگه حقوق برابر میخواید٬ خب بهشون چیزایی یاد بدید که وقتی بزرگ شدن شیوه رفتارشون بهتر باشه.
+
۱۷ اسفند ۸۸
+
14 نظر:
کاملا حق با شماست..
برابر خواهی و این مباحث و بقیه چیزا تو یه قشری خاصی از زنها هست. حد اقل تو زنهایی که اینجا تو جنوب کشور می بینیم هنوز قربون صدقه پسرهاشون میرن و دخترها کماکان باید لباس داداشاشون بشورن تازه نه با زور با کلی افتخار..
موافقم صد در صد.
سلام مانی
بهتر از من می دانی که اینها یک سری پدیده های اجتماعی هستند که مثل زنجیر به هم بافته شده اند. اینکه مادرها و پدرها بیشتر فرزند پسر می خواستند، تابع یک سری دلایلی ست که جای بحث اش اینجا نیست. تقصیر خون آشامی دولت مردان را باز هم به گردن از مو باریک تر زنان انداختن نه منصفانه است و نه سندیت تاریخی دارد. من هم قبول دارم برای رسیدن به حقوق برابر خود زن ها باید بجنبند و خود ِ خودشان را شخم بزنند؛ اما نه در نقش مادر، بلکه به عنوان انسان مونث. هر وقت زن ها قبول کردند، مردها تکیه گاه، ساحل عافیت، قایق نجات نیستند برابری ممکن خواهد بود.
شهلا
عالي بود
می دونی چرا ؟ چون ما حوصله نداریم درختی بکاریم و 30سال بعد ثمره اش را بگیریم . همه چیز باید همین الان برای ما مهیا بشه
بله شکیبایی باید.
1. حرف حساب جواب نداره
2. مگه مشکل فمنیست ها فقط مردا هستن که اینجوری میگی؟
حرف شما درسته یعنی شرط لازمه و خب بعید میدونم کافی باشه.
(البته به خودشون مربوطه و احتمالن این جملات بعدی رو بخوان با: "به تو چه!" جواب بدن ولی خب اظهار نظر آزاده) به نظر من زنها به چیزی بیش از یک بینش (مخصوصن برای اون چیزی که شما گفتین) در مورد تساوی حقوق باید فکر کنن. این مسلمه که اونا اگه بخوان به هوای کمک مردا بشینن که هیچ از حقوق برابر خبری نخواهد بود کما فی السابق. یه چیز خیلی مهم فکر کنم این وسط در اختیار داشتن قدرت کافیه. قدرتم در پوله دیگه. سرمایه است که امروز تعیین کننده است.
البته همیشه در همه کار طلب یا خواستن اولین مرحله است ولی تازه این اولشه شش مرحلهی دیگه هم هست!
هر بار که می شنوم یا می بینم به زنا تبعیض جنسی میشه از خودم می پرسم پسرهام رو چطوری بار آورده ام؟ وحشت دارم از این که یه روزی ببینم اون طوری که با خودم رفتار شده دارن با یه زن رفتار میکنن. من که تا اونجائی که تونستم سعی کردم بهشون یاد بدم...
رویا
مگر اینکه اون بچه تمام مردهای فامیلش منقرض شده باشند .
چیزکی نوشته ام بر این نوشته ات .
سلام مهتا. این منحصر به جنوب کشور هم نیست.
سلام فرناز.
سلام شهلا. اگه نمیشناختمت٬ برات یه جواب بلندبالا مینوشتم. حالا که میشناسمت باید بگم: ای بابا!
سلام صدای بی صدا. مرسی.
سلام آقای رگبار. راست میگید. و این در حالی است که روند تغییرات اجتماعی بسیار کند است.
سلام سعید.
سلام فرانی. راجع به مشکل فمینیستها حرفی نیست. این یه مشکل فرهنگیه.
سلام رویا. من بچه ندارم٬ اما این ترس را میتوانم تصور کنم.
سلام کاریز. راست میگید. تأثیر محیط زیست هم در شکل دادن به ذهنیت بچهها زیاد و انکارناپذیر است. اما نقش پدرمادر را هم اصلا نباید دست کم گرفت. اگر کسی در مورد این موضوع یک مقاله بنویسد٬ البته این انتقاد اساسی به او وارد است که چرا هیچ اشارهای به نقش محیط زیست نشده است٬ اما این پست من یه کنایه کوچک است. یه نوع «متلک اجتماعی».
سلام ناشناس. این لینکی که اینجا گذاشتید را نتوانستم دنبال کنم٬ نمیدانم چطور شد که کامنت شما گم و گور شد. لطفا یه بار دیگه!
نمی خواهم موضع خودم را به دیگران تعمیم بدهم اما احتمالن من مادر کم زوری هستم .یا دخترم ، فرزند قوی هست .
سلام ح.ن.
معذرت می خوام. دونم چرا کامنت شما رو الان می بینم.
سلام(میدونید شما جز معدود وبلاگنویسایی هستید که سلام میکنن!)
خواهش میکنم. ممنون از توجهتون.
ارسال یک نظر